جدول جو
جدول جو

معنی طغرل شدن - جستجوی لغت در جدول جو

طغرل شدن
(خوَشْ / خُشْ بَ خوَرْ / خُرْ دَ)
مردن سلاطین جغتائی. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چغر شدن
تصویر چغر شدن
سفت و سخت شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
فرو رفتن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و خفگی دست دهد، فرو رفتن چیزی در آب مثلاً کشتی غرق شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غره شدن
تصویر غره شدن
مغرور شدن، فریفته شدن، گول خوردن، برای مثال دشمن چو نکو حال شدی گرد تو گردد / زنهار مشو غره بدان چرب زبانیش (ناصرخسرو - ۲۹۵)
فرهنگ فارسی عمید
(خوَشْ / خُشْ مَ زَ / زِ کَ دَ)
خشم آوردن: حجام طیره شد و استره در تاریکی شب بر او انداخت. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
(طُ رِ / رُ)
ابن یوسف خضرخان. اولین از امرای ایلک خانیۀ ترکستان شرقی که از 439 تا 455 هجری قمری سلطنت کرده است. رجوع به طبقات سلاطین اسلام شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
آمدن از جائی که ندانند، آمدن از دور
لغت نامه دهخدا
تصویری از طاری شدن
تصویر طاری شدن
آمدن از جایی که ندانند یا از جایی دور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چغر شدن
تصویر چغر شدن
سخت و صلب و ستبر گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره شدن
تصویر طیره شدن
به خشم آمدن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرف شدن
تصویر طرف شدن
مقابل و حریف شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غره شدن
تصویر غره شدن
فریفته شدن، امید بیهوه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
خبه شدن در آب، فرو رفتن در آب تکاییدن فرو رفتن در آب به حدب که آب از سر وی بگذرد غرقه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیره شدن
تصویر طیره شدن
((~. شُ دَ))
خشمگین شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طرف شدن
تصویر طرف شدن
((~. شُ دَ))
روبرو شدن، مواجه شدن
فرهنگ فارسی معین
شایع شدن، منتشر شدن، عارض شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
برآشفتن، خشمناک شدن، عصبانی شدن، شرمنده شدن، شرمسار گشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
Drown, Engulfment, Sink
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
noyer, submersion, couler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
утопать , поглощение , тонуть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
tenggelam
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
boğulmak, yutulma, batmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
溺れる , 没入 , 沈む
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
溺水 , 淹没 , 沉没
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
לטבוע , שקיעה , לשקוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
익사하다 , 침몰 , 가라앉다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
verdrinken, onderdompeling, zinken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
डूबना , डुबकी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
ertrinken, Überflutung, sinken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
annegare, sommersione, affondare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
ahogar, sumersión, hundir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
afogar, submersão, afundar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
tonąć, zanurzenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
тонути , поглинання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غرق شدن
تصویر غرق شدن
kuzama
دیکشنری فارسی به سواحیلی